ما نمی دانیم چرا هر وقت که چند روز می گذرد و این وبلاگ به روز نمی گردد این مدیر وبلاگ گریبان مبارک ما را می گیرد که چرا بروزش نمی کنی. ما نمی دانیم که چه هیزم تری بدو فروخته ایم که اینچنین از همان روز اول با ما در خصم برافتاده است. ما هر چه می فرماییم که مطلبی که با اجبار نوشته شود دیناری صد عباسی هم نمی ارزد اما مگر به گوش آن جناب می رود، نخیر که نمی رود. از درد دل که بگذریم مطلبی را ترجمانیدیم از استاد دیعس، البته خود استاد نمی داند، که چون از سر اجبار بوده حتی خودمان نیز به اندازه ی یک عباسی بدان ارج نمی نهیم. ولی چه کنیم که ناچنار بودیم بنگاریم هر چه را که می شد نگاریست.
شیخ سعید فیلسوف العلما
ملت متنفر
امروز من از دست هرچی ناریایی هست کفریم. ملت خونگرم ناریا اینقده خونشون گرمه که بعضی وقتها من می ترسم یهو تو رگاشون آتیش بگیره.
تو کل کشور های دنیاُ هر بخشی از کشور به علت تفاوت فرهنگی به یه عملی یا یه رفتاری معروفه. بعضی وقتها این رفتارها متناقض هم هستن و باعث میشن که مثلا مردم شمال کشور با جنوب کشور میونه ی خوبی نداشته باشند. اما وقتی بحث کلیت کشور میاد وسط این اختلافات قومی یا نژادی یا ناحیه ای خیلی کمرنگ میشن. در ضمن هر قومی یا هر مردمی با یه فرهنگ خاص، خودشون رو بهتر از بقیه ی مردم با فرهنگای دیگه میدونن. اما معمولا این باعث نمیشه که از فرهنگهای دیگه متنفر بشن. واما تو ناریا این قضیه چطوری؟
(مترجم:باید به خاطر این بخش از متن از شما خوانندگان عزیز پوزش بطلبم اما چه کنیم که ما مترجمی هستیم وفادار به متن مادر. پس اگر در ذیل، مطالبی به چشمتان خورد که دور از ادب بود این را از چشمان مبارک ما نبینید. مقصر استاد دیعس است که چنین نگاریده.)
تو ناریا قوم کلیگ که اصولا به نام یتشر شناخته میشن به بی غیرت کله ماهی خور معروفن. فوم کرت به خر، یدهشم ها به شمع دزدی، رل ها که خب رل هستن، برع ها که گلاب به روتون، ینیوزق ها که خیلی نوع دوستن! و کلا هر قومی به یه چیزی معروفه. البته پایتخت نشین ها هم که یه سری بینی سربالای از ماتحت فیب افتاده هستن که همشون خودشون رو اصلا پایتخت نشین می دونن و البته از لحجه ی تابلوی کرتی بعضی هاشون که بگذریم و کله هندونه فرم بقیه ها اون چند درصد باقی مونده بعد دو الی سه نسل یه بابا بزرگ کرتی تو شجرنامشون هست. می مونه یه درصد بسیار پایینی که اونا معمولا خیلی ادعا ندارن.
این تصوری هست که هر قوم نسبت قوم دیگه تو کشور عزیز من دارن. البته لازم نیست که بگم این اقوام دو به دو با هم پدر کشتگی دارن. حالا از این موضوع که بگذریم وقتی حرف از خارج ناریا میشه بجر یوسا و چند تا کشور دیگه که مردم کشورم کشته مردشونن، رو هر قوم دیگه ای یه ایرادی می زارن و به همون علت یا مسخرشون می کنن یا اینکه ازشون متنفرن. چینی های کوتوله همه چیز خوار، ژاپنی های آی کیو زیر ۵۰، آفریقایی ها که یه سری سیاه گشنن، هندی ها که یه سری گدا گدولن، روسها که از هر دو تا، سه تاشون مستن! و خلاصه رو هر کشوری یه اسمی می زارن و ازشون متنفر می شن. خلاصش اینکه این مردم یه سری مردم متنفرن. جالب اینجاس که از خودشون بیشتر از خارجی ها متنفرن.یه مثل ناریایی هست که میگه: اگه سه تا ناریایی دیدید که تو خارج ناریا به هم رسیدن و با هم رفیق شدن بدونین که یا می خوان سر هم کلاه بذارن یا نمی دونن که همشون اهل ناریا هستن.
اگه راستشو بخواین خیلی بیشتر از اینا می خواستم بنویسم اما خب دیگه. بمونه واسه بعد.