به مرگ کسی راضی شدن

به نظرم «به مرگ کسی راضی شدن» جمله ی خیلی معنی داری نیست. اگر به خدا اعتقاد داشته باشیم که فقط خداست که میتونه مرگ رو کنترل کنه و اگر معتقد به خدا نباشیم که کنترل مرگ از دستمون خارجه. از طرف دیگه هر عملی که ما انجام بدیم و به مرگ کسی منجر بشه، به صورت عمد یا غیر عمد مرتکب قتل شدیم. پس با این تعاریف حالا که خدا نیستیم پس این غیر ممکنه که به معنی واقعی کلمه به مرگ کسی راضی بشیم.

زندگی و مرگ کسی، به غیر از ارتکاب به قتل، دست ما نیست. من هم در حال حاضر، حاضر به کشتن هیچ کسی نیستم. هر چقدر هم که فرد موجود کثیفی باشه باز هم باید قبول کنیم که اون فرد بخشی از جامعه هست و هدایت اون فرد به سمتی که رفت و مرتکب جنایاتی که شد بازخورد رفتار جامعه با اون فرد بوده. پس کشتن یک جانی فقط خالی کردن شونه از بار مسئولیتمون هست. به نظرم نفرت از جنایت و انجام دادن هر کاری که تو توانمون هست برای جلوگیری از تکرار جنایت وظیفه ی هر انسانی هست. اما تنفر از مجرم و کشتنش فرار از بازخورد اعمال خودمون هست، به نظرم این کار صرفا انداختن تقصیر گردن یکی دیگست. چه اون فرد کسی از جمعه ی جهانی مثل صدام حسین باشه و چه لات سر کوچمون که تو دعوا یه هم محلی رو کشته.

به نظرم هممون مسئول جنایاتی هستیم که هر روز تو دنیا اتفاق میوفته و هر کدوممون میتونستیم به آسونی جای هر کدوم از اون جنایت کارها باشیم. هر کدوممون میتونیم دلیل انجام یکی از جنایتها توسط اون جنایت کار باشیم… هر چی بیشتر بگم باز توضیح واضحات دادم. به امید روزی که هیچ کس خودش رو انقدر معصوم ندونه که حاضر به صدور حکم اعدام انسان دیگه ای باشه.


 

پ.ن1: قبلا جایی که الان یادم نمیاد کجا بود خونده بودم که استفاده از سرعت گیر مختص ایرانه، اما امروز متوجه شدم که از سرت گیر (Speed bump) تو کشورهای دیگه هم استفاده میشه

پ.ن2: شهادت آقای ژاله رو به حسینیه ی محل زندگیشون که یکی از اعضای اصلیش رو از دست داده تسلیت عرض میکنم!

Categories: عمومی | 2 Comments

Post navigation

2 thoughts on “به مرگ کسی راضی شدن

  1. پینه دوز

    سلامممممم:)

Leave a comment